سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دفاع مقدس
منوی اصلی
مطالب پیشین
کارنامه عملیات ها
جنگ دفاع مقدس
همسنگران
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز : 25
  • بازدید دیروز : 13
  • کل بازدید : 946589
  • تعداد کل یاد داشت ها : 570
  • آخرین بازدید : 103/8/26    ساعت : 5:21 ص
درباره ما
جستجو


وصیت شهدا
وصیت شهدا
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
کاربردی
ابر برچسب ها
شهدا ، امام خامنه ای ، مقاله ، مداحی ، امام خمینی(ره) ، شهید ، دفاع مقدس ، رهبری ، آمریکا ، اسلام ، تفحص ، ایران ، داعش ، فتنه ، قم ، قوطی ، لبنان ، لبنانی ، م.ه ، مانیفیست ، مبارزه ، محمد جواد مظاهری ، محمد شهبازی ، مهدی ، موسوی ، میلیتاریسم ، ناتو ، نهضت ، نیروی قدس ، هیتلر ، ولایت ، کربلا ، کیهان ، مدافع حرم ، مذاکره ، مذهب ، مردم ، مرگ ، مغنیه ، فقه ، فقه حکومتی ، قاسم سلیمانی ، دبیرستان ، دفاع ، شهدا همدان ، شهید خرازی ، شهید زنده ، شهید مهدی نوروزی ، شهیدان ، شیطان بزرگ ، صدام ، ظلم ، عاشورا ، عراق ، علی چیت سازیان ، بسیجی ، پناهگاه ، پهلوی ، تجاوز ، دهه فجر ، دولت ، دکترین ، رزمنده ، روحانیت ، زفراندوم ، ژنرال ، سامرا ، سپاه ، ستار ابراهیمی ، سردار الله دادی ، سنگر ، سید حسن نصر الله ، شاه ، شبکه ، شعر ، شهادت ، جبهه ، جملات ، جنگ ، جهاد ، جهاد مغنیه ، جهانی ، حاج قاسم سلیمانی ، حبیب الله مظاهری ، حرم ، حزب الله ، حسن البکر ، حسن عباسی ، حسن مرادی ، حوزه ، حکومت ، خراسان ، خیانت ، اسلاید ، القاعده ، المنار ، امام حسن ، امام حسین ، آیزن هاور ، استراتژیک ، اسرائیل ، امام6 ، انقلاب ، انگلیس ، امام خمینی ، 9 دی ، آب ، آقازاده ،
یکشنبه 91/2/31 8:26 ص

قائم مقام فرمانده گردان 152لشکر32انصارالحسین(ع)(سپاه پاسداران انقلاب اسلامی)

تابستان سال 1334 روزهای آخر حضورش را در همدان می گذراند که محمدحسین محجوب چشم به جهان گشود. پدرش از مداحان اهل بیت (س) بود،او نیز از کودکی عشق به خداوند و ائمه اطهار (ع)در قلبش متبلور شد.
دوران تحصیلات ابتدایی تا دبیرستان را با موفقیت در همدان پشت سر گذاشت . در دوران تحصیل از با استعداد ترین وبا اخلاق ترین دانش آموزان مدرسه بود. بعد از اینکه دیپلم گرفت ,با شناخت مشکلات جامه به فعالیت‌های فرهنگی رو آورد .او در چندین نمایشنامه با موضوعات انتقادی واجتماعی به ایفای نقش پرداخت.
سال 1356 برای گذراندن دوره سربازی به ارومیه اعزام شد . سال 1356سخت ترین و شدیدترین مبارزات وبرخوردهای مردم با حکومت پهلوی بود,محمدحسین از این فضا استفاده کرد و در پادگان عجب شیر با وجود جو اختناق به مبارزه با رژیم ستمگر شاه پرداخت. اواز هر فرصتی برای افشاگری کارهای ضد دینی حکومت شاه استفاده می کرد.
با فرمان امام خمینی به نظامیان برای فرار از پادگانها,محمدحسین به تشویق دیگران پرداخت تا همه را در اجرای دستور امام خمینی با خود همراه کند.
بعد از استقرار نظام جمهوری اسلامی هر فرصتی را برای خدمت به مردم و انقلاب مغتنم شمرد.
چون معتقد به احکام الهی بود دراولین فرصتی که توانایی اندک مالی پیداکرد,تشکیل خانواده داد.
با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از اولین نفراتی بود که به این نهاد پیوست وبا قبول مسئولیتهایی در راه تثبیت نظام اسلامی تلاش های بسیاری انجام داد.
تازه شیرینی پیروزی انقلاب اسلامی و شکست وفرار طاغوت مردم ایران را خوشحال کرده بود که توطئه ها یکی پس از دیگریس شروع شد ,ترور,خرابکاری,بمب گذاری,ایجاد جنگ داخلی در 5استان کشورو...
محمدحسین محجوب با اقتدا به مولا و رهبر انقلاب ,تمام وقت و آماده در میدان پاسداری از دستاوردهاب انقلاب اسلامی حاضر بود.
وقتی دشمنان مردم ایران از همه ی توطئه هایشان ناامید شدند,یکی از احمق ترین نوکرانشان به نام صدام حسین را وادارکردند با استفاده از کمک های بی حساب وکتاب ونیروهایی که در اختیارش می گذارند ,به ایران حمله کند تا تا مانع از شکل گیری تنها حکومت اسلامی جهان شود.
محمدحسین با شنیدن حضور بیگانگان در خاک ایران وتهدید انقلاب اسلامی لباس رزم پوشید وراهی جبهه های دفاع از عزت وشرف وآزادگی شد.
ابتدا به عنوان یک رزمنده ساده وارد جنگ شد اما مدتی بعد با بروز توانمندی و رشادتهایش ,مسئولیتی را به او سپردند. با گذشت زمان و کسب تجارب بیشتر بر کارایی او نیز افزوده شد .بعد از آن به عنوان فرمانده گروهان منصوب شد.در این سمت نیز با فرماندهی کارآمد وتوانمند در چند عملیات استعدادهایش را بروز داد.بعد از آن اورا به سمت معاون فرمانده گردان منصوب کردند.این سمت آخرین مسئولیت محمدحسین در جبهه بود.پس از اینکه او رشادتها ومجاهدات بی شماری از خود به نمایش گذاشت وپس از شرکت در دهها عملیات سرانجام در عملیات کربلای 5 در جبهه ی شلمچه به شهادت رسید.
منبع:پرونده شهید دربنیاد شهید وامور ایثارگران همدان و مصاحبه با خانواده وهمرزمان شهید

وصیتنامه
به نام خدایی که آفریننده پدر و مادر می‌باشد
خدمت پدر و مادر عزیزم سلام علیکم
پدر و مادر عزیز به خدای بزرگ آنقدر بر من حق دارید که اگر تمامی عمرم را اجازه می‌دادید که به عنوان یک خدمتکار در خدمتتان بودم ,باز هم از حقوق شما بر من ذره‌ای کم نمی‌شد. پدر عزیز ضمن اینکه شما را به صبر خداوندی در راه این مشیت الهی دعوت می‌کنم امیدوارم که آنچه نافرمانی از من مشاهده نموده‌اید, حلال نمائید و مرا ببخشید و برایم دعای خیر نمائید.
مادر عزیز و فداکارم مادر بزرگوارم مادر زجرکشیده‌ام می‌دانم با این اعتقاد که فردای قیامت باز من را شفیع خواهی بود و باز من را پیش خدا آبرودار خواهی داد, توجه شما را به خدا و صبر در راه خدا و استقامت در راه خدا دعوت می‌کنم که همانا خدا هر چه را اراده نماید همان خواهد شد.
و شما باز هم به اینکه فرزندتان را در راه خدا داده‌اید مبادا ناشکری کنید که خدا بر همه امور و مصالح بندگانش آگاه است, فرزندی که حتی یک لحظه نتوانست حق شما را شرح دهد و یا ادا نماید.

برادر عزیزم ابراهیم ,تو را دعوت به راه خدا و خدمت به این انقلاب ,هرچند که فعلاً هستی ,ترغیب بیشتر می‌نمایم. با تقوا باش و از دوستان نااهل پرهیز کن و با دوستان خوب و اسلامی که فعلاً داری معاشرت نما. راه امام خمینی را راهنمای الهی خود قرار بده که تنها راه رستگاری تو و جامعه ما همین راه است. در ضمن نسبت به بچه‌هایم همچنان که شامل محبتهای همیشگی تو بودند,باش و مواظب مریم باش که زیاد مریض است. خدا تو را برای اسلام حفظ کند.

بسم الله الرحمن الرحیم
قل ان الصلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین
همانا نماز و طاعت و کلیه اعمال من و حیات و ممات من همه برای خداست که پروردگار جهان است.
سلام علیکم
اینجانب ضمن اعلام اینکه از خدای می‌خواهم ما را در صراط خودش راهنمایی نماید, لازم بود قبل از رفتن تذکراتی را به شما ,به‌عنوان مسئول عزیز, به‌عنوان وصایای هر چند ناچیز تقدیم نمایم.
1- اینجانب مسلمان می‌باشم و با جان و زندگیم که همه از الطاف خداوندی است عهد بسته‌ام که قلباً و زباناً و عملاً به اسلام و امام خمینی, این اسوه بشریت در قرن ( شتاب زده و تسلیم شده) وفادار باشم.
2- آبروی ما در گرو خداست و خدا آبروی ما را حفظ خواهد کرد, العزت لله.
3- جز خدمت صادقانه در راه او که آفریدگاری بزرگ و صادقی ناظر بر اعمال است ,هیچ انگیزه‌ای از حضور در این خیل رهروان راه نمی‌تواند مفهوم و معنا داشته باشد.
4- رفتن من نه بر اساس مفهوم نام و نشان است و نه انتظار این را دارم که بی لیاقتی چون مرا در زمره نام شهیدان بزرگوار قرار دهند.
5- و در نهایت این جنگ یعنی اسلام و به عقیده من اراده خداوندی برای حفظ دین خودش امروز در احساسات و سلحشوری ما و عصیانهای ضد کفر رزمندگان خلاصه شده و پیروزی از آن ماست ,چه کشته شویم چه معلول شویم و چه مفقود شویم و یا اسیر، غیره و ...
و همه شما را به خدا می‌سپارم. بنده حقیر خدا محمدحسین محجوب
خواهر عزیزم اکرم ضمن حلالیت از تو و شوهر و بچه‌هایت شما را به ادامه راه شهدا که خط امام خمینی است ,دعوت می‌نمایم. کلیه اقوام و دوستان که مرا می‌شناسند را سلام می‌رسانم و از همگی آنها حلالیت می‌طلبم. خلاصه برادران جلال، حسین، محمود، فرامرز، سیاوش، کیومرث، ابراهیم، محمد و برادران جواد تفرشی، فیروز، حاج آقا روح الله لطفی، حاج آقا نصرت محمد و دیگر اقوام که نامشان در آخر ذکر شده.

همسر مهربانم سلام علیکم :
ضمن حلالیت از تو همسر مهربان و فداکارم که در 7 سال جنگ تحمیلی فشار کار و زندگی بچه‌هایم بر روی دوشهای خسته ی تو سنگینی داشته و می‌دانم که باز هم رفتن من فشار و سختیهای تو را بیشتر خواهد نمود . بچه‌هایم را به خدا و تومی‌سپارم که مادری فداکار و مسلمان برایشان باشی و آنها را در راه حفظ تعالیم اسلامی و قرآنی راهنما و معلم باشی.
در زمینه صبر و تسلیم و ادامه راه آگاه باش که اراده خداوند قادر ازشما آگاهتر, با حوصله‌تر و با گذشت تر از من هست و امیدوارم ضمن شکر به درگاه خداوندی نسبت به آینده زندگیت تحت اوامر قرآنی و اسلامی عمل نمائی. تربیت اسلامی بچه‌ها را اهمیت بیشتری مبذول دارید و اموال من که عبارتند از یک خانه مسکونی که در همدان می‌باشد متعلق به تو و دو فرزندم می‌باشد که طی ضوابط اسلامی و قرآنی مسئولیت آن تا بزرگ شدن بچه‌ها به خودت واگذار می‌شود. اموال و اثاثیه منزل نیز همه متعلق به خودت می‌باشد.
اگر حقوقی به من تعلق گرفت ماهانه مبلغ 500 تومان آن را به‌صورت (پنهانی به مادرم بدهید) و بقیه را خرج بچه‌ها کنید تا بزرگ شوند. در رابطه با منزل که خریداری نموده‌ایم اسناد و مدارک آن را از اداره ثبت اسناد و املاک همدان بگیرید و مبلغی را که بدهکارم که حدوداً نزدیک به 200 هزار تومان است با هماهنگی بنیاد همدان و بنیاد تهران است ,بپردازید.در ضمن از پدر و مادر مهربانت و همه خواهران و برادرانت و احترامی که نسبت به این بنده حقیر دارند ,حلالیت بطلبید. خدا شما را از بلای شیطان در هر حال دور دارد.شما را به خدای بزرگ متعال می‌سپارم حسین محجوب.





مطلب بعدی : وای به وقتی که میلیتاریسم ایران زنده شود       


پیامهای عمومی ارسال شده